زیارت آل یاسین – استاد فرهمند آزاد
زیارت آل یاسین – استاد فرهمند آزاد دانلود
زیارت آل یاسین ، از زیارت نامه های مشهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است که با جمله « سلامٌ عَلی آل یاسین » آغاز می شود.
محتوای زیارت آل یاسین
این زیارت (نقل مشهور) با ۲۳ سلام آغاز میشود: سلام اوّل به آل یاسین (عترت پیامبر) و سلامهای بعدی هر یک با عنوان خاصی به حضرت مهدی (علیه السلام) است. در این زیارت به بخش مهمی از معتقدات اسلامی و شیعی اشاره و ایمان به آنها برای زائر ضروری خوانده شده: توحید، نبوت حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)، امامت یکایک ائمه، حقانیت رجعت، مرگ، نکیر و منکر، قیامت، پل صراط، بهشت و جهنم و….
پس از این سلامها، دعاهایی در زیارتنامه آمده که ترجمه بخشی از آن چنین است: «خداوندا از تو میخواهم که بر محمد، پیامبر رحمتت، و پرتو نورت، درود فرستی، و دلم را به نور یقین و سینهام را به نور ایمان و اندیشهام را به نور نیتهای خوب و نصیبم را به نور دانش و نیرویم را با نور کار (شایسته) و زبانم را به نور راستگویی آکنده سازی». آنگاه با درود بر امام مهدی (علیه السلام) و دعا برای سلامتی آن حضرت، یاری خداوند به او و تعجیل در قیام ایشان، و پر شدن زمین از عدل و داد و نابودی کافران، منافقان و دشمنان دین به پایان میرسد.
در این زیارتنامه ۱۲ بار واژه «حق» و ۱۲ مرتبه واژه « حجت » به کار رفته است. این زیارت به تصریح برخی از علما، جامع و کامل و بهترینِ زیارتهای امام مهدی (علیه السلام) است و آن را در همه اوقات میتوان قرائت کرد.
سَلامٌ عَلی آلِ یاسین
سلام بر آل یاسین
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا داعیَ اللهِ وَ ربّانیَّ آیاتِه
سلام بر تو، ای دعوت کنندۀ به سوی خدا، و دانای بزرگ آیات او
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا بابَ اللهِ وَ دیّانَ دینِه
سلام بر تو، ای دروازۀ (سرای رحمتِ) خدا و (ای) داور دین او
اَلسَّلامُ عَلیکَ یا خَلیفةَ اللهِ وَ ناصِرَ حَقِّه
سلام بر تو، ای جانشین خدا و یاری کنندۀ حق او
اَلسَّلامُ عَلیکَ یا حُجَّةَ اللهِ وَ دلیلَ إرادَتِه
سلام بر تو، ای حجّت خدا و (نشانگر و) راهنمای ارادۀ او
اَلسَّلامُ عَلیکَ یا تالیَ کِتابِ اللهِ وَ تَرجُمانَه
سلام بر تو، ای تلاوت کننده کتاب خدا و روشنگر آن
اَلسَّلامُ عَلَیکَ فی آناءِ لَیلِکَ وَ أطرافِ نَهارِکُ
سلام بر تو، در تمام لحظه های شبانه ات و ساعت های روزت
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا بَقیَّةَ اللهِ فی أرضِه
سلام بر تو، ای باقی نهادۀ خدا در زمین
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا میثاقَ اللهِ الَّذی أخَذَهُ وَ وکَّدَه
سلام بر تو، ای میثاق خداوند که بر آن پیمان گرفته و استوارش ساخته است
اَلسَّلامُ عَلیکَ یا وَعدَ الله الَّذی ضَمِنَه
سلام بر تو، ای وعدۀ خدا که خود آن را تعهّد کرده است
اَلسَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الْعَلَمُ الْمَنصوبُ وَ الْعِلمُ الْمَصبوب
سلام بر تو، ای پرچمِ بلندِ افراشته و ای دانشِ ریزان
وَ الْغَوثُ وَ الرَّحمَةُ الواسِعَة
و ای فریادرسِ (درماندگان) و ای رحمتِ گسترده
وَعداً غَیرَ مَکذوب
(که) وعده ای دروغ ناشدنی (است)
اَلسَّلامُ عَلیکَ حینَ تَقوم
سلام بر تو؛ آن گاه که می ایستی
السَّلامُ عَلیکَ حینَ تَقعُد
سلام بر تو؛ آن گاه که می نشینی
السَّلامُ عَلیکَ حینَ تَقرءُ وَ تُبیِّن
سلام بر تو؛ آن گاه که (قرآن) می خوانی و بیان می کنی
اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تُصَلّی وَ تَقنُت
سلام بر تو؛ آن گاه که نماز می گزاری و قنوت می خوانی
اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَرکَعُ وَ تَسجُدَ
سلام بر تو؛ آن گاه که رکوع و سجود می آوری
اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تُهَلِّلُ وَ تُکَبِّر
سلام بر تو؛ آن گاه که «لا اله الا الله» و «الله اکبر» می گویی
اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَحمَدُ وَ تَستَغفِر
سلام بر تو؛ آن گاه که (خدا را) می ستایی و آمرزش می خواهی،
اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تُصبِحُ وَ تُمسی
سلام بر تو؛ آن هنگام که روز را آغاز می کنی و آن گاه که روز را پشت سر می گذاری
اَلسَّلامُ عَلَیکَ فی الَّلیلِ إذا یَغشی وَ النَّهارِ إذا تَجَلّی
سلام بر تو در شب؛ آن گاه که (تاریکی اش گیتی را) فرو پوشد و در روز؛ آن گاه که روشنایی اش آشکار گردد
اَلسَّلامُ عَلیکَ أیُّهَا الإمامُ المَأمون
سلام بر تو؛ ای امامِ امان یافته
اَلسَّلامُ عَلَیکَ إیُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَأمول
سلام بر تو؛ ای پیشاپیش داشتۀ آرزو شده
اَلسَّلامُ عَلَیکَ بِجَوامِعِ السَّلام
سلام بر تو، همۀ سلام های جامع و فراگیر
اُشهِدُکَ یا مَولای
ای مولای من، تو را به گواهی می گیرم
أنّی اَشهَدُ أن لا إلهَ إلاّ الله وَحدَهُ لا شَریکَ لَهَ
که من شهادت می دهم: خدایی جز الله نیست و او یکتای بی همتاست
وَ أنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ وَ رَسولُه
و این که حضرت محمّد بنده و فرستادۀ اوست
لا حَبیبَ إلاّ هُوَ وَ أهلُه
و محبوبی جز او و خاندانش نیست
وَ اُشهِدُکَ یا مَولای اَنَّ علیّاً أمیرَ المُؤمِنینَ حُجَّتُه
مولایم، نیز گواهت می گیرم که علی امیرمؤمنان حجّت اوست
وَ الْحَسَن حُجَّتُه
و حسن حجّت اوست
وَ الْحُسینَ حُجَّتُه
و حسین حجّت اوست
وَ عَلیَّ بنَ الْحُسینِ حُجَّتُه
و علیّ بن الحسین حجّت اوست
وَ مُحَمَّدَ بنَ عَلیٍّ حُجَّتُه
و محمّد بن علی حجّت اوست
وَ جَعفَر بنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُه
و جعفر بن محمّد حجّت اوست
وَ موسَی بنَ جَعفَرٍ حُجَّتُه
و موسی بن جعفر حجّت اوست
وَ عَلیَّ بنَ موسی حُجَّتُه
و علیّ بن موسی حجّت اوست
وَ مُحَمَّدَ بنَ عَلیٍّ حُجَّتُه
و محمّد بن علی حجّت اوست
وَعَلی بنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُه
و علی بن محمّد حجّت اوست
وَالحَسَنَ بنَ عَلیٍّ حُجَّتُه
و حسن بن علی حجّت اوست
وَ اَشهَدُ اَنَّکَ حُجَّةُ الله
و شهادت می دهم که تو حجّت خدایی
أنتُم الاوَّلُ وَ الاخِر
آغاز و انجام شمایید
وَ أنَّ رَجعَتَکُم حَقٌّ لا رَیبَ فیها
و (نیز گواهم بر) این که بازگشت شما (به این جهان)، راست است و شکی در آن نیست؛
یَومَ لایَنفَعُ نَفساً ایمانُها لَم تَکُن آمَنَت مِن قَبل اَو کَسَبَت فی ایمانِها خَیراً
در آن روز که ایمانِ کسی که از پیش ایمان نیاورده باشد، یا از ایمان بهرۀ نیکویی نداشته باشد، او را سود نمی بخشد
وَ أنَّ الْمَوتَ حَقّ
هم چنین (گواهی می دهم) که مرگ راست است
وَ أنَّ ناکِراً وَ نکیراَ حَقّ
و آمدن دو فرشتۀ پرسش گر (در گور) راست است
وَ اَشْهَدُ اَنَّ النَّشرَ حَقّ
نیز شهادت می دهم که از نو زنده شدن راست است
وَ البَعثَ حَقّ
و برانگیخته شدن راست است
وَ اَن الصِّراطَ حَقّ
و (پل) صراط راست است
وَ المِرصادَ حَقّ
و (در) کمین گاه (بودن خدا) راست است
وَ المیزانَ حَقّ
و ترازوی (سنجش اعمال) راست است
وَ الْحَشرَ حَقّ
و رستاخیز راست است
وَ الحِسابَ حَقّ
و حسابرسی کردارها راست است
وَ الْجَنَّةَ وَ النّارَ حَقّ
و بهشت و دوزخ راست است
وَ الوَعدَ وَ الوَعیدَ بِهِما حَقّ
و نوید و هشدار به آن دو راست است
یا مَولایَ شَقِیَ مَن خالَفَکُم وَ سَعِدَ مَن أطاعَکُم
ای مولای من، آن که با شما به مخالفت برخاست نگون بخت و آن که شما را اطاعت کرد سعادتمند است
فَاشْهَدْ عَلی ما أشهَدتُکَ عَلَیه
پس بر آن چه تو را بر آن شاهد گرفتم گواه باش
وَ أنَا وَلیٌّ لَکَ
که من دوست دار توام
بَریءٌ مِن عَدُوِّک
و از دشمن تو بیزار
فَالحَقُّ ما رَضیتُموه
حق همان است که شما را پسند آید
وَ الباطِلُ ما أسخَطتُموهً
و باطل همان که شما از آن ناخشنود باشید
وَ الْمَعروفُ ما أمَرتُم بِه
تنها آن چه شما فرمان داده اید، آشنا (و پذیرفتۀ فطرت) است
وَ الْمُنکَرُ ما نَهَیتُم عَنه
و آن چه نهی فرموده اید ناشناخته (و ناپسند) است
فَنَفسی مُؤمِنَةٌ بِالله
پس دل من به خداوند ایمان دار
وَحدَهُ لا شَریکَ لَه
خدای یکتای بی همتا
وَ بِرَسولِه وَ بِأمیرِالمُؤمِنینَ
و به رسول او و به امیر المؤمنین (ایمان دارد)
وَ بِکُم یا مَولای أوَّلِکُم وَ آخِرِکُم
و به شما -ای مولایم- از نخستین تا واپسینان (ایمان دارد)
وَ نُصرَتی مَعَدَّةٌ لَکُم
و همواره آمادۀ یاری شمایم
وَ مَوَدَّتی خالِصَةٌ لَکُم
و دوستی من فقط برای شماست
آمینَ آمین
بپذیرید، بپذیرید.