نیمه شب اتفاق افتاد
نیمه شب اتفاق افتاد
نیمه شب اتفاق افتاد فیلمی به کارگردانی و تهیهکنندگی تینا پاکروان و نویسندگی طلا معتضدی محصول سال ۱۳۹۴ است.
خلاصهٔ داستان
زیبا ( با بازی رویا نونهالی)، زن میانسالی است که به همراه امیر، پسر نوجوانش زندگی کرده و در یک باغ ویژه مجالس به عنوان آشپز مشغول به کار است. پس از آن که خواننده باغ به دلیل ازدواج از این کناره میگیرد، صاحب باغ یعنی پرویز (آتیلا پسیانی) خوانندهای جدید به نام حسین (با بازی حامد بهداد) به مجموعه اضافه میکند که برادر کوچکتر انسیه (گوهر خیراندیش)، زنی که پرویز از گذشته با او آشنایی دارد، است. حسین که به بیماری غش مبتلا است، با این که صدای خوبی دارد در ابتدا به دلیل خوانندن آهنگهای غمگین و نامناسب برای مجالس عروسی با اقبال مواجه نمیشود اما با راهنمایی زیبا موفق میشود دل پرویز و مشتریان باغ را به دست آورد.
کارگردان : تینا پاکروان / تهیهکننده : تینا پاکروان / نویسنده : طلا معتضدی / بازیگران : حامد بهداد ، رؤیا نونهالی ، آتیلا پسیانی ، گوهر، خیراندیش ، ستاره اسکندری ، رابعه اسکویی ، سینا رازانی ، مهراب رضایی ، شقایق فراهانی / موسیقی: کارن همایونفر / فیلمبرداری : فرشاد محمدی / تدوین : بهزاد مصلح / توزیعکننده : فیلمیران
تاریخهای انتشار : ۲۸ مهر ۱۳۹۵
کشور : ایران
زبان : فارسی
فروش گیشه : ۱٬۵۹۶٬۵۵۸٬۰۰۰ تومان
پیامهای اصلی و فرعی فیلم
فیلم ” نیمه شب اتفاق افتاد ” با نمایش یک عشق نامتعارف میان زنی بیوہ و پسری جوان، در پی آن است که از احساسات و تمایلات و تجارب نامتعارف دفاع کند و به آنها مجوز بروز و ظهور دهد. از سویی در ترسیم این عشق نامتعارف، سیمای مادرانه زنی را نشان دهد که میکوشد میان خواستههای شخصی و عاطفه و جایگاه مادرانهاش، تعامل و تعادل برقرار کند. اما اگر از رویکرد همدلانه با کارگردان فیلم فاصله بگیریم در نظر گرفتن دیگر مؤلفهها و نکات فیلم پیامهای دیگری را منتقل میکند که چندان با پیامهای اصلی و آشکار آن همخوانی ندارند. پایانبندی فیلم در ارتباط با کلیت و جزئیات داستان، کلیدی است در فهم این پیامها.
در این فیلم افزون بر ماجرای اصلی که عشق نامتعارف زیبا و حسین است، با سرگذشت زیبا و رابطهٔ مادری و فرزندی او نیز مواجه هستیم و از این رهگذر نقش فرزند او نیز پررنگ میشود که در پایانبندی فیلم نقشی پررنگتر مییابد. شوهر سابق زیبا مردی خلافکار و قاتل بوده و پسرش نیز در نهایت مرتکب قتل میشود. بدین نحو خواسته و ناخواسته سرنوشت پدر در آغاز فیلم به تقدیر پسر در پایان پیوند میخورد و همراه با آوار بدبختیها که علیرغم تلاش زیبا- زن اصلی فیلم – بر سر او نازل میشود، پیامی مبنی بر ناتوانی در برابر تقدیر شوم و به نوعی شر ذاتی (در خصوص پسر) را بیان میکند.