پنج نشانه مؤمن از منظر امام حسن عسکری(علیه السلام )
نشانه هاي مومن به روایت امام عسکری علیه السلام
اکنون به تبیین هر یک از این ویژگیها میپردازیم.
– انگشتر عقیق در دست راست کردن
چرا از میان جواهرت آن حضرت به عقیق اشاره کرده اند؟
انگشتر عقیق برای سردردها، گرفتگی های عضلانی و دردهای پشت موثر است.
همچنین این انگشتر بر تعالی، شادابی و آرامش روح، برطرف شدن غم و غصه و ناراحتیهای روحی و تقویت بینایی تاثیر بسیاری دارد.
علت قرار گرفتن انگشتر عقیق در دست راست
امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمود: «ما رفعت الی الله کفٌّ احبّ الیه من کفًّ فیها عقیقٌ. دستی محبوبتر از دستی که در آن عقیق باشد، به سوی خدا (برای دعا) برداشته نشده است.» (اصول کافی جلد 6 صفحه 407)
انگشتر عقیق صرفاً مخصوص آقایان نیست و برای جلوگیری از خونریزیهای شدید، به ویژه برای زنان، بسیار موثر است.
– اقامه 50 رکعت نماز واجب و نوافل
اقامه نوافل باعث تقویت و توجه انسان درنمازهای یومیه می شود، این نمازها سبب جلوگیری از حواسپرتی انسان در خواندن نمازهای یومیه میشود و همچنین اقامه نوافل خصوصا نمازشب، باعث توسعه رزق وروزی می شود.
اقامه نوافل از خوف خدا سبب افزایش تقوای الهی وعملکرد پاک دستانه انسان در هر شرایط میشود.
مهمترین اثر نافله آن چیزی است که در حدیثی به نام حدیث قرب نوافل آمده است:
راوی از حضرت صادق (علیه السلام) و ایشان از جد بزرگوار خود پیامبر (صلی الله وعلیه وآله وسلم) و پیامبر (صلی الله وعلیه وآله وسلم) از خداوند عزّ و جل چنین نقل میکند:
«… و انه لیتقرب الی بالنافله حتی احبه، فاذا احببته کنت سمعه الذی یسمع به و بصره الذی یبصر به ولسانه الذی ینطق به و یده الذی یبطش بها… .
به درستی که بنده من با نافله و کارهای مستحبی قرب را می جوید تا این که او را دوست بدارم و هنگامی که او را دوست داشتم گوش او می شوم که با آن می شنود و چشم او می شوم که با آن می بیند و زبان او می گردم که با آن سخن می گوید و دست او می گردم که با آن قهر خود را ابراز می کند» (اصول کافی، ج ۲، ص ۳۵۲).
یعنی نوافل انسان را به مقام قرب حق و خلافت الهی می رساند و صفات و کمالات حق را در انسان ظاهر و آشکار می سازد و به طور خلاصه انسان خداگونه میشود و این نهایت قرب انسان است که در پرتو نوافل نصیب انسان میشود.
– بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم در رفع ناامیدی اثرات زیادی دارد. در این باره به مثالی توجه کنید: شخص ناامید مانند یک باطری قابل شارژ است که انرژی آن در حال اتمام است؛ اگر این باطری به یک منبع تغذیه متصل شود، انرژی آن تامین و آماده بکارگیری میشود.
حال این انسان ناامید، خسته از جور زمانه و شاکی از عالم و آدم وقتی به دامان امن الهی پناه می برد و ذکر «بسم الله الرحمن الرحیم» را بر زبان جاری می سازد، به منبع عظیم قدرت ورحمت واسعه متصل میشود و ضمن تجدید قوا جهت انجام ماموریت خود در این عالم، به ادامه تلاش وکوشش میپردازد.
فایده بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم
با ذکر «بسم الله الرحمن الرحیم» مثل این است که به منبع تغذیه شارژ این عالم وصل شویم؛ ولی سر دیگر شارژ را که باید به باطری متصل شود رها کرده باشیم؛ بنابراین جاری کردن ذکر خدا تنها در دل آنقدر که شایسته است، تاثیر نمی کند؛ پس بردن نام خداوند متعال با عالیترین صوت، سبب قوت قلب انسان در برابر همه شدائد عالم میشود.
– در سجده پیشانی بر خاک نهادن
پروفسور محمد ضیاءالدین حامد، از اساتید علوم بیولوژیک و از مسوولان پژوهشگاه مرکز تکنولوژی قاهره، در پژوهشی آثار جسمی و روحی سجده را چنین بیان کرده است:
«در قرن حاضر که انسان از هر جهت در معرض الکترومغناطیسها قرار دارد و همچنین نیاز انسان به تخلیه اشعههای زائد وجود دارد، دریافتیم که تخلیه این اشعهها از طریق سجده کردن صورت میگیرد. بر اساس یافتههای موجود،
هر اندازه که محور طولی انسان کاهش یابد، میزان در معرض اشعههای الکترومغناطیسی قرار گرفتن او نیز کم میشود و سپس عمل تخلیه از طریق تماس پیشانی با زمین صورت میگیرد، البته در زمان سجده به دلیل آنکه دیگر نقاط بدن هم با زمین ارتباط مییابند، عمل تخلیه آسانتر انجام میشود و انسان از بیماریهای روحی، جسمی و حتی سرطان در امان میماند.»
پیشانی بر خاک نهادن باعث میشود که انسان از غرور دست بردارد و به جای آن تواضع را بنشاند و همچنین باعث دور شدن از وساوس شیاطین و نزدیک شدن انسان به خدای متعال میشود.
– زیارت اربعین
با خواندن زیارت اربعین انسان از طریق مسیر امامت و ولایت به خدای متعال تقرب میجوید. مهمترین نکته در زیارت اربعین تذکر انسان به ولایت پذیری است.
در زمان امام حسین علیه السلام، جاهلان و گمراهان، امام زمان خویش را به متاع ناچیز دنیا فروختند و در دنیا و آخرت زیانکار شدند.
تجارت، اقدامی عقلایی برای کسب درآمد، حل مشکلات مادی زندگی و حتی کسب بیشترین سود از کالای فروخته است. حال چگونه میتوان کسی را که بیش از 10 درهم برای سفر به کربلا و قتل ولی خدا هزینه کرده و بیش از شش درهم جایزه دریافت نکرده است، تاجر و حتی انسانی عاقل دانست؟!