درک حضور خداوند – آیت الله حاج شیخ علی فروغی سلمه الله
درک حضور خداوند دانلود
گاه چنان غرق در دنیا و روزمرگی هایش میشویم و در چرخه عبث غفلت گیر می کنیم که حتی حضور خداوند را از یاد میبریم چون ماشینی تنظیم شده هر روز کارهای مشخص شده خاصی را انجام میدهیم .
و عمر ما در تکرار مکررات هر روزه میگذرد صفحه ضمیر ما را نیز چون شهرمان دود گرفته است و همه چیز در ناپیدایی است و سرگردانی بیداد میکند.
و به یقین برای همه ما حالاتی دست میدهد که از این همه نازیبایی به تنگ می آییم و دل ما در پی گم شده خود میگردد و به کنکاش در وجود خود میپردازیم ببینم در کجای زندگیمان رهایش کردیم و وجود با عظمتش را از یاد بردیم بزرگیش الآن خود را نشان داده که بی او این خلأ بی انتها با هیچ جیز پر نشده نه با سرگرم شدن به درس و بحث و کار و تفریح و نه با تعلق خاطر به این و آن هرگز جای خدا را چیز دیگری پر نخواهد کرد فطرت ما فقط با او آشناست و فقط با یاد او به آرامش خواهیم رسید
و هرگاه که انسانی راه خلاف فطرتش در پیش گیرد هرگز رنگ آرامش را نخواهد دید و روح او در عذاب خواهد ماند و دچار مردگی و خلأ خواهد شد و این همه افسردگی ها و بیماری های رفتاری و روانی که ما به صورت تأسف آوری شاهد روند رو به رشد آن هستیم به این خاطر است که ما انسان ها میخواهیم روحمان را از چیزی که دوست دارد و با او آشناست جدا کرده و به نازیبایی های دنیای دنی مأنوس کنیم .
و اینجاست که نا خود آگاه در وجود ما انقلابی میشود و دنبال آن یگانه معبود به جستجو می پردازیم و همین جاست که انسانیت ما آغاز میشود اما موضوعی که هست اینست که ما مدتها در غیبت بوده ایم و الان مسیر را گم کرده ایم از کاروان روندگان طریقت جا مانده ایم نمیدانیم به کدام سمت برویم و سراغش را از که بگیریم تمام وجود ما به تلاطم می آید و در بغض تنهایی فرو میرود در این لحظه هاست که نباید نا امید شد نباید به دنبال هر بانگی راه افتاد به امید رسیدن به او بلکه کوتاه ترین راه رجوع به دل خود است دل را خدا در وجود ما نهاد که جایی برای خودش باشد
یعنی دل انسان ارتباطی عمیق با آفریننده ی خود دارد و هنگامی که به عمق دل خود توجه نماید چنین رابطه ای را خواهد یافت ؛ ولی اکثر مردم مخصوصا در اوقات عادی زندگی که سرگرم امور دنیا هستند توجهی به این رابطه ی قلبی ندارند و تنها هنگامی که توجه شان از همه چیز بریده می شود و امیدشان از همه ی اسباب قطع می گردد می توانند به این رابطه ی قلبی توجه نمایند. (مجموعه آثار آیةالله مصباح / مشکات / بحث خداشناسی)
تنها جایی که می تواند خدا را در آن یافت دل مؤمن است ؛ و إلا هم مؤمن و هم کافر با جهان بیرون در ارتباط هستند ؛ در حالی که یکی همه ی هستی را جلوه های حق می بیند و دیگری تنها کوه و دشت و درختی که هیچ اثری از خالق در آنها یافت نمیشود را می بیند . چنین کسی نه تنها به خدا نزدیک نمی شود بلکه لحظه لحظه از او دور میگردد .
دل آئینه ای است که خدا در آن جلوه می کند . این آینه هر چه شفافتر باشد نور الهی را بهتر منعکس می کند . آئینه ی زنگار گرفته کی می تواند اشیاء دور و بر خود را نشان دهد ؟ لذا اگر دل را از آلودگی ها پاک کنیم و گرد و غبار از روی آن بزداییم نور خدا در آن منعکس خواهد شد . پس دست بکار شو و شیشه های غبار گرفته دلت را با اه سوزان شب و ناله سحر پاک کن و نظری به درون انداز تا جلوه نورانیت یگانه معبودت را ببینی و جز او هر آن چه در این خانه ارزشمند انبار کرده ای به بیرون اندازی دل حرم خداست در حرم او چه جای غیر ؟؟؟؟